فردای اقتصاد: بحثها حول اضافهشدن ایران به بریکس باعث شده سؤالهای زیادی درمورد ماهیت این گروه و فواید اضافهشدن به آن در ایران مطرح شود. اما در دنیا و از دید اقتصاددانان، اضافهشدن کشورهای جدید به بریکس چه نکاتی در بر دارد؟
دارون عجم اوغلو، اقتصاددان مطرحی که در ایران بیشتر با کتاب «چرا ملتها شکست میخورند؟» شناخته میشود، یادداشتی در سایت پراجکتسیندیکیت نوشته و گسترش بریکس را ارزیابی کرده است. این اقتصاددان توسعه معتقد است گسترش اعلام شده نشان دهنده یک فرصت بزرگ از دست رفته است. جهان نیاز ندارد کشورهای بیشتری تحت نفوذ چین و روسیه قرار گیرند یا در برابر ایالات متحده، متحد شوند. بلکه به یک گروه سوم واقعاً مستقل نیاز دارد تا وزنه تعادلی در برابر محور چین-روسیه و قدرت ایالات متحده ایجاد کند.
هزینه افزایش روابط با چین
این استاد دانشگاه MIT معتقد است افزایش روابط کشورهای در حال توسعه با چین -از طریق سازوکار جدیدی مثل بریکس- چندان به نفعشان نخواهد بود. چرا که سرمایهگذاران چینی معمولاً در کشورهای هدفشان به کاهش شفافیت، فساد و مگاپروژههای بدون صرفهای دامن میزنند که با وامهای بزرگی تأمین مالی میشوند؛ وامهایی که به سختی قابل بازپرداخت خواهند بود.
طبق نظر عجماوغلو -همانطور که در پژوهشهای خودش هم نشان داده- یکی از مهمترین نهادهایی که یک اقتصاد نوظهور باید داشته باشد تا رشد آیندهاش را تضمین کند، دموکراسی است. پیوستن به بریکس این نگرانی را به وجود میآورد که اقتصادهای نوظهور بیشتر به سمت مخالف نهادهای دموکراتیک سوق داده شوند و در نتیجه از این نهاد ضروری رشد بیبهره بمانند.
نیاز به صدای مستقل برای کشورهای در حال توسعه
نکته مهم دیگری که نویسنده اشاره میکند این است که در شرایط حاضر، یعنی وقتی تنشها میان امریکا و چین افزایش مییابد، به نفع اقتصادهای نوظهور است که قطب سوم و مستقلی برای خود ایجاد کنند تا نماینده خواستهها و دیدگاههای آنها باشد. بعید است در دوقطبی حاضر هیچ طرفی دلش به حال کشورهای در حال توسعه بسوزد و از منافع آنها دفاع کند.
نویسنده امیدوار است سایر اقتصادهای نوظهور بزرگ مانند اندونزی، ترکیه، مکزیک، کلمبیا، مالزی، نیجریه، بنگلادش و کنیا یک بلوک واقعا مستقل را تشکیل دهند، با این امید که در نهایت آرژانتین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی را برای پیوستن به خود جذب کنند. اگرچه هر یک از این کشورها اخیراً مشکلات خاص خود را با فرآیندهای دموکراتیک داشتهاند، تجربه آنها در مورد دموکراسی، همراه با اندازه اقتصادی آنها، زمینههای مشترکی را به آنها میدهد.
تبادل نظر